معنی پدر ایرانی علم جبر

حل جدول

پدر ایرانی علم جبر

خوارزمی


پدر علم جبر

خوارزمی


پدر جبر

خوارزمی


بنیانگذار علم جبر

خوارزمی


جبر

زور

درس زورکی

درس زورکی، زور

اطلاعات عمومی

پدر علم جبر

محمد خوارزمی

فرهنگ فارسی هوشیار

علم جبر

انگلیسی دانش فزود

فارسی به ایتالیایی

عربی به فارسی

جبر

جبر , جبر و مقابله

فارسی به عربی

جبر

جبر، حساب التفاضل والتکامل، حفاره، قصور ذاتی

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

جبر

به‌زور به کاری واداشتن،
(ریاضی) بخش گسترده و مهمی در علوم ریاضی که در آن حروف و علامات به‌جای اعداد به‌کار می‌رود و در حساب فرمول‌های ساده و آسان به‌دست می‌دهد. با به کار بردن حروف و علامات بسیاری از مجهولات را استخراج می‌کنند، و مجهولات عددیه را با زیاد و کم ‌کردن اعداد در مبادی مطلوب به‌دست می‌آورند،
(اسم) [مقابلِ اختیار و تفویض] (فلسفه) =اختیار
[قدیمی] بستن استخوان شکسته و ترمیم آن،
[قدیمی، مجاز] بهبود بخشیدن، اصلاح: به روزگاری سلامت شکستگان دریاب / که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند (سعدی: ۹۳)،

فرهنگ معین

جبر

(مص م.) کسی را به انجام کارهایی واداشتن، اصلاح کردن با زور و قهر، (اِ.) اکراه، ناچاری، نام یکی از مباحث ریاضی، شکسته بندی. [خوانش: (جَ) [ع.]]

معادل ابجد

پدر ایرانی علم جبر

823

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری